پنج ماهگی
سلام عزیز مامان خوبی نازم . می دونی دو هفته است که رفتی تو ماه پنجم الان 18 هفته شدی و میتونی صداهای بیرون را بشنوی از اینکه دیر اومدم و برای 5 ماهگیت مطلب گذاشتم ببخش مامانی خیلی سرش شلوغه هم خیلی کار داره هم اینکه هفته پیش مریض بودم و نتونستم مطلب بذارم . من امسال بر عکس هرسال کلی مریض میشم و هی سرما میخورم همه اش نگران توام اخه خیلی سرفه میکردم و با هر سرفه ای که میکردم دلم درد میگرفت مریضی من ممکنه باعث ضعیف شدنت بشه ولی سعی کردم خوب بخورم و خوب استراحت کنم تا زودتر خوب بشم برای همین هفته پیش را همه اش خونه مامان جون بودم و مامان جون هم کلی ازمون پذیرایی کرد . دیروز هم رفتم دندونپزشکی و یکی از دندونام را عصب کشی کرد البته قبلش به خانم دکترم گفته بودم و گفته بود میتونی بری آخه دندونم چند وقتی بود که اذیتم میکرد یه دندون دیگه هم دارم که فکر کنم باید عصب کشی کنم . مامانی خوب مواظب خودت باش من سعی میکنم خوب بهت برسم ولی با این همه کار و و قتی که باید تو شرکت بگذرونم و استراحت کافی ندارم نمیدونم بتونم خوب مواظبت باشم ولی خوب سعیم را میکنم تو نگران نباش و زود بزرگ شو .راستی اسمت را دو شب پیش گذاشتم لای قرآن . من وبابایی روی دو اسم توافق کردیم اگه پسر شدی رضا و اگه دختر شدی ملینا . فقط منتظرم بفهم دخملی یا پسل تا با اسم صدات کنم عزیز دل مامان .فدات شم عزیزم مواظب خودت باش.