محمد رضامحمد رضا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

هدیه خدا

محمدرضا و خاطراتش

1392/2/2 22:57
نویسنده : صفورا
560 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم امروز ٣٣ روزت شد و میخوام برات از کارات برات بنویسم .چند شبه از ساعت 3 بعد از نصف شب ناآرومی میکنی همش غر میزنی و 6 صبح هم بیدار میشی مامان جون میگه چون روزا بد موقع بیدار میشی و میخوابی آخر شبا میخوای بیدار بشی .برای همین تصمیم گرفتیم ساعت خوابت را به هم بزنیم هرروز ساعت 6 صبح تا ساعت 12 ظهر وقت بیداریت یه کم میخوابی و پا میشی و عصرا هم ساعت 5و 6 بیدار میشی تا 8شب صبحاهم که 6 بیداری امروز خودت خوابت را به هم زدی صبح که تا 12 بیدار بودی و بعد تا 2 خوابیدی و دوباره تا 4 و نیم بیدار بودی و باز ساعت 9 شب بیدار شدی من و مامان جون تصمیم گرفته بودیم شبا دیر بخوابونیمت تا صبح دیرتر پاشی که خودت امروز همین کار را کردی الان که ساعت 10 شب دوشنبه 2 اردیبهشته بیداری و چون بازت گذاشتیم کلی ذوق کردی و داری بازی میکنی امشب ببینیم صبح کی بیدار میشی. پنجشنبه صبح بردمت دکتر از بس که استفراغ میکنی مامانم میگه بچه های خودم هم همینطوربودن و یه چیز طبیعیه ولی من نگرانت بودم وبردیمت دکتر چون دهنت هم برفک داشت البته پیش دکتر خودت نرفتیم چون پنجشنبه بود از اول هم استفراغ میکردی و دکتر خودت میگفت چیزی نیست ولی این چند روزه هرچی شیر میخوردی بالا میاوردی و من نمیدوم اصلا سیرمیشدی یا نه . وقتی بردمت دکتر همه چیزت را چک کرد یه کم هم که سرماخورده بودی همه را چک کرد و گفت همه چیزت خوبه خدا را شکر.برفک دهنت را براش قطره داد و گفت چیزی نیس و خوب میشه ولی استفراغت را گفت یا طبیعیه یا اینکه رفلکس معده داری که البته من خودم هم میگم چیزی نیست چون چند روزه که شربت معده ای که دکتر داده را بهت میدم هیچ فرقی نکردی منم دیگه بهت نمیدم با اینکه دکتر گفت حداقل تا 2 هفته بهش بده تا ببینیم علت استفراغش چیه ولی من که دیگه بهت شربت را که رانیتیدینه نمیدم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان رادین
7 اردیبهشت 92 12:21
سلام خوبین؟ اصلا نگران بالا آوردنش نباش منم پسرم این طوری تازه خیلی شدید و مقدار زیاد تا 8 ماهگی با لا می آورد اما بعد از نشستنش یواش یواش خوب شد. مهم اینه که وزن بگیره.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد